سلام ، با ديدن وبلاگت ابياتي از مولانا به ذهنم اومد :
از خويشتن گذشتم تا در برت بميرم / آغوش واكن اي دل عطر خدا بگيرم/
تير است در قفايم عشق است روبرويم / بگذار تا بريزد خون جاي آبرويم /
صدها سخن به دل بود صد راز در صدايم / يا رب چه مي توان گفت ؟ در بند تو رهايم /
تولدت مبارك ، اميدوارم حالا كه اومدي ، بموني .
يا علي