وووووووووووی! این امتحان اخریه چرا اینجوریه؟ اصلا نمتونم بخونم ... خدا بخیر کنه ...
.
.
.
اصلا ادم با چه انگیزه ای درس بخونه وقتی جای 24 واحد 13 واحد بهش میدن ... چطوری بخونه ؟
.
.
.
تو فکر یه قالب خوشگل برای سایه بونم ! بذار این امتحان اخریه هم تموم شه
.
.
.
چه بوی غذایی ! گشنم شد !!!
.
.
.
ترافیکم داره نفسای اخرشو میکشه ، کاش امشبه رو هم دووم بیاره ... من بدون نت چیکار کنـــــــــــــــم؟؟
.
.
.
خودم وقتی کلمات کلیدی نوشته هامو می بینم خنده ام می گیره :دی
کی شب امتحان میاد بشینم درس بخونم؟؟؟
آقا این استادا چرا اینجوری ان ؟؟ خب یه کم نمره به آدم بدن چی میشه؟؟ ساختمان داده بهم داده 19.8 !!! خب اینو می کردش 20 ... چی می شد مگهههههههههههههه
.
.
.
کاش این امتحان اخریه هم به خوبی و خوشی بگذره . این آزمایشگاه هم حذف بشه . معدلمم بالا بشه . چقد خوب میشه اونوخ(توهمات دانشجویی
)
گفت هر چی که یادت بیاد تو وبلاگت می نویسی ؟؟
دووووووووووووووووووست دارم . همینه که هسسسسست
.
تو حرف بزن ! من گوش می کنم
.
.
.
کاش کسی هم به حرف های من گوش کند
کلمات کلیدی :
فهمیدن این که اشتباه کردی همیشه هم بد نیست
به شرط اینکه
دیر نشده باشه
.
(در ادامه ی پست قبل !!)
کلمات کلیدی :
نمی خوام اشتباه کنم
اما
نمی دونم چی کار کنم
.
کلمات کلیدی :
بعضی حرف ها را فقط باید بنویسی ... نه توی گفتن جا می شوند ، نه نگفتن ...
یک حادثه ی عجیب ، بد چیزی نیست
یک روزه ی ترک سیب، بد چیزی نیست
یک لحظه اگر نگاه تو بگذارد
یک زندگی نجیب، بد چیزی نیست
«نیلوفر عاکفیان»